Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (452 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grammatical sense
U
معنی دستوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zero compression
U
روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation
U
قبول معنی عرف معنی مصطلح
signifies
U
معنی دادن معنی بخشیدن
signify
U
معنی دادن معنی بخشیدن
signifying
U
معنی دادن معنی بخشیدن
imperatives
U
دستوری
reverted
U
دستوری که
imperative
U
دستوری
revert
U
دستوری که
grammatical
U
دستوری
reverts
U
دستوری که
reverting
U
دستوری که
n plus one address instruction
U
دستوری که از
magistral
U
دستوری
quick format
U
دستوری
rubrical
U
دستوری
instructional
U
دستوری
command language
U
زبان دستوری
command mode
U
وضعیت دستوری
function word
U
کلمه دستوری
grammatical term
U
اصطلاحات دستوری
command economies
U
اقتصاد دستوری
ministry
U
دستوری وزارتخانه
solecisms
U
غلط دستوری
solecism
U
غلط دستوری
command socialism
U
سوسیالیسم دستوری
ministries
U
دستوری وزارتخانه
command economy
U
اقتصاد دستوری
directorial
U
مربوط به کارگردان دستوری
statement
U
به مجموعهای از مابارات دستوری
statements
U
به مجموعهای از مابارات دستوری
solecistic
U
دارای غلط دستوری
halt
U
دستوری در برنامه که در حین اجرا
zeroes
U
دستوری که آدرس در آن عملوند است
halts
U
دستوری در برنامه که در حین اجرا
zeros
U
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zero
U
دستوری که آدرس در آن عملوند است
grammaticize
U
درنکات دستوری بحث کردن
waste instruction
U
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
halted
U
دستوری در برنامه که در حین اجرا
sentence fragment
U
جملهای که ازلحاظ دستوری کامل نیست
multiple
U
دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
skip
U
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skipped
U
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
multi-
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
skips
U
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
stepping motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepper motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
functional shift
U
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
concatenate
U
دستوری که دو داده یا متغیر را باهم ترکیب میکند
operation
U
دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
fetch
U
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetches
U
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetched
U
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
symbolically
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
symbolic
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
form
U
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed
U
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
two address instruction
U
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
forms
U
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
template
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
templates
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
indirect speech
U
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
edited
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edit
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
transfers
U
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer
U
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transferring
U
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
stopping
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stop
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
non operable instruction
U
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
stopped
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
attention code
U
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
stops
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
returning
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
resets
U
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
returns
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
replaces
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replaced
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replace
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
three address instruction
U
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
return
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
reset
U
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
aggregates
U
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate
U
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
replacing
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
jump instruction
U
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
returned
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
dummies
U
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummy
U
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
machines
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
hokum
U
بی معنی
abstract
U
معنی
signification
U
معنی
implications
U
معنی
implication
U
معنی
abstracting
U
معنی
abstracts
U
معنی
effecting
U
معنی
insensate
U
بی معنی
dull
U
بی معنی
dulled
U
بی معنی
duller
U
بی معنی
dullest
U
بی معنی
dulling
U
بی معنی
irrational
U
بی معنی
dumb
U
بی معنی
dumber
U
بی معنی
dumbest
U
بی معنی
semantics
U
معنی
drifted
U
معنی
drifting
U
معنی
unmeaning
U
بی معنی
drifts
U
معنی
tosh
U
بی معنی
drift
U
معنی
to explain away
U
معنی
dulls
U
بی معنی
rigmaroles
U
بی معنی
rigmarole
U
بی معنی
synonymous
U
هم معنی
frothy
U
بی معنی
meaningless
U
بی معنی
equipollent
U
هم معنی
fool begged
U
بی معنی
pointless
U
بی معنی
effected
U
معنی
effect
U
معنی
significant
U
پر معنی
definition
U
معنی
significance
U
معنی
meaning less
U
بی معنی
purport
U
معنی
definitions
U
معنی
purported
U
معنی
innuendos
U
معنی
purporting
U
معنی
innuendo
U
معنی
purports
U
معنی
irrationable
U
بی معنی
purporst
U
معنی
witless
U
بی معنی
of no significance
U
بی معنی
meanings
U
معنی
translation
U
معنی
significantly
U
پر معنی
neer do well or well
U
بی معنی
meaning
U
معنی
intendment
U
معنی
meaningfully
U
پر معنی
meaningful
U
پر معنی
innuendoes
U
معنی
jcl
U
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
unconditional
U
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
channeling
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channels
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeled
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channelled
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
fall into place
U
معنی گرفتن
twaddle
U
سخن بی معنی
ASH
U
معنی این لغت چیست ؟
dyed-in-the-wool
U
به تمام معنی
wish wash
U
سخن بی معنی
synonyms
U
واژه هم معنی
par excellence
U
به تمام معنی
with out rhyme or reason .
U
بی معنی وقافیه
jargon
U
سخن بی معنی
synonym
U
واژه هم معنی
mystic sense
U
معنی پوشیده
wastrel
U
ادم بی معنی
opposite meaning
U
معنی متضاد
scat
U
اواز بی معنی
insignificancy
U
بی معنی گری
sementem
U
معنی ساده
significant figure
U
رقم با معنی
inexpessive
U
بی اثر بی معنی
in letter and in spirit
U
ئر لفظ و در معنی
significative
U
معنی دار
frothily
U
بطوربی معنی
inutility
U
اوم بی معنی
it does not make sense
U
معنی نمیدهد
pregnantly
U
بطور پر معنی
neer do well or well
U
ادم بی معنی
opposite meaning
U
معنی وارونه
mystic sense
U
معنی رمزی
mal
U
پیشوندی که معنی بد
parexcellence
U
بتمام معنی
literal sense
U
معنی لغوی
lexical meaning
U
معنی لغوی
Recent search history
Forum search
1
frangible
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1
معنی لغت overfit
1
deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1
FIRST Team Number
1
معنیکلمهیعشرت
1
popsicle
1
time is prceious it has great
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com